شادروان کمال عینی

این مقاله در مجله بخارا (ایران) به چاپ رسیده است                                                     

مسعود حسینی پور

                                      تغییر خط فارسی در تاجیکستان و یادمانده کمال عینی                                                   

استقلال جمهوریهای شوروی و آزادی برای تماس با مردم آنجا، بارقه ای خوش برای پارسی گویان بیرون از پرده آهنین  بود که  آغوش خود را بر روی نیمه دیگرمان در آسیای مرکزی بگشایند و از آنها دریابند،  حدود یک قرن حکمرانی تزاری و بلشویکی را چگونه از سر گذراندند و در این مدت  بر فرهنگ مشترکمان به ویژه خط و زبان چه آمده است. در این راستا انجمن ایرانیان دانشگاه کلمبیا در دهه 90 قرن پیش ،تنی چند  ازدست اندرکاران فرهنگی تاجیکستان مانند  محمد عاصمی، اکبر ترسون زاده و کمال عینی (پسر صدرالدین عینی)  را برای تشریح اوضاع  گذشته فرهنگی آن دیار به نیویورک دعوت نموده بود. آقای دکتر حبیب برجیان از دانشگاه کلمبیا سخنان عاصمی را کوتاه مدتی بعد، طی مقاله ای در مجله پر، شماره 1992،74به چاپ  رسانیده اند ولی به دلیلی نشر نطق تحریر شده کمال عینی را به بعد موکول کرده و پس از مرگ وی انجام داده اند [1].  در مقدمه این مقاله ضمن اشاره به خدمات  ارزشمند فرهنگی کمال ذکر گردیده است که او از جوانی عضو حزب کمونیست تاجیکستان[1] بوده در سایه پدر، برای تحصیل به لنین گراد اعزام و در بیست و پنج سالگی مدیر شعبه نسخ خطی آکادمی علوم تاجیکستان گردیده و این سمت را تا پایان عمر پدرش حفظ کرده است.  مورد روسی گردانی در منطقه باعث شده بود که کمال به روش روسها نام صدرالدین عینی و خویش را با نام ولد تلفیق و به ویچ ختم کند: “ صدرالدین سیّد مُرادویچ عینی،کمال صدرالدینویچ عینی“[ 1]. در مقاله مذکور آقای برجیان با ظرافت قلم ذکر میکند : “ پس از برچیده شدن بساط اتحاد جماهیر شوروی بسیاری از کسانی که مصدر امور بودند، برای آنکه وجهه پیشین خویش را در فضای نوین تداوم بخشند، یکباره زبان به انتقاد علیه آن نظام فراگشودند. گفته های ایشان اگر بیطرفانه هم نباشد لا اقل ملاکی برای باز سازی تاریخ به دست میدهد  „. این سطور یاد آور اشاره های مرحوم سعیدی سیرجانی در سرسخن کتاب „یادداشتهای“ص. عینی[ 2] هستند که نویسنده را درضمن اینکه یکی از شاعران و نویسندگان برجسته تاجیک در قرن حاضر میداند، اضافه میکند : „….. و امکانات وسیع تبلیغاتی اتحاد جماهیر شوروی در خدمت نشر آثار و بسط شهرت او در میاید“.

به نقل از برجیان، شادروان کمال عینی در نیویورک ازنوشته ای از برجیان که بند زیر از مقاله “ دنیای نو و الفبای نو“  در روزنامه آواز تاجیک  بقلم پدرش [3] ، را ذکر کرده ابراز کدورت خاطر میکند:

„به چه اندازه ناگزیر بودن این مساله رااز اینجا باید دانست که ایران، با وجودِ در زیر حکمرانی شاه و نفوذ مجتهدان بودن، کوشش داردکه الفبای نو را قبول کند، این معنی از مکتوب کنسول ایران میرزا کریم خان معلوم است. لیکن اگر ایران این مساله راحل کرده نتواند، عیب نیست، زیرا حالا ایران در تحت نفوذ روحانیون است اما تاجیکانی که از هر جهت آزاده بوده در هر گونه کوششهای مدنی از جمهوریهای متفق خود یاری مدنی می بیند، در این راه سستی بکار بردن [کذا]، در محکمه تاریخ گُنهکار به شمار میروند“.

شاید بدین خاطر بوده که کمال عینی در سخنرانی نیویورک، کلامش را به موضوع تغییر خط متمرکز کرده است.  بهر حال او  در این راه بیش از اندازه حقایق را وارونه جلوه داده است. بخشی از گفته های وی در زیر با حروف کج و علامت • مشخص شده اند:

عینی در این مورد [ تغییر خط] چگونه اطلاعاتی را داشت؟ ایشان در آن جلسات زیاد در میتینگها شرکت نمی کردند.

چنانکه  از گزارش های مربوط به نشستهای تغییر خط خوانده میشوند عینی در جلسات شرکت میکرده و در عکسهای موجود هم دیده میشود که شرکت کنندگان اجلاس در گرد او او نشسته یا ایستاده اند. ساتم الغ زاده که خود در چنین نشستی حضور داشته، درکتاب „صبح جوانی ما“[4] چنین  مینویسد: „من اولین بار صدرالدین عینی را در تیرماه 1928 در کانفرانسیه زبان شناسی دیدم. ….. کانفرانسیه سر شد. عینی در پرزیدیئوم [ میز سروران]نشسته بود….. . در مذاکره ها به او سخن دادند، وقتیکه قرسکها [ کف زدن ها]خاموش شدند، عینی اول آرامانه و با آواز پست بسخن در آمد، اما بزودی از وی حرکتهای عصبیانه بظهور آمده، نطقش پر شور و تیز و تند شدن گرفت. …. . بمحاکمه کنفرانسیه دو لایحه الفبای نو به حروف لاتینی اساس یافته پیشنهاد شده بود. …[ عینی] :الفبای نو را ما با چه مقصود قبول میکنیم؟. برای زیبائی آن را تماشا کرده ذوق بردن یا خلق را زودتر با سواد کردن؟. ……. .یک سبب از الفبای کهنه عربی دست کشیدن ما این است که آن دشوار و مرکب بوده، یاد گرفتنش وقت بسیار طلب میکرد“.   تنها در سال 1928 سه مقاله به قلم ص. عینی در وجوب دوری تاجیکی(!) از فارسی ایرانی و لزوم تغییر خط فارسی به لاتینی در مجله رهبردانش (سمرقند، تاشکند، شماره4-5،ص22؛ شماره 10، ص6 و شماره11-12 ،ص43) نوشته شده اند. در شماره 10 تغییر خط فارسی در تاجیکستان یک „مسئله تاریخی“ عنوان شده است.

•… .ولی آن وقتیکه مبارزات عوض [کردن] الفبا شروع شد، به همین الفبا [ یعنی الفبای فارسی]، همان وقتی که سخت میکوبیدند، تاریخ امیران منغتیه را نوشت، نمونه ادبیات تاجیک را نوشت، اولین رمان [تاجیکستان] آدینه را نوشت … . „

امر کتاب نوشتن و تغییر خط دو مورد جداگانه از هم  میباشند، افزون بر این  پس از تغییر خط ، مکتوبات استاد عینی به خاطر عدم آشنائی وی به لاتین،  به خط فارسی نوشته میشده  و دستیارانش آنها را به خط لاتین (و از 1940 به کریلی) بر میگردانده اند. ضمنا سه کتاب یاد شده، قبل از تغییر خط درسال 1930 و در سالهای 1919، 1925و1926تحریر شده اند.

[از] طرفداران عوض کردن الفبا یکی بود[ به نام]سید رضای علی زاده ثابت: شخصی از عشق آباد بود ……..

زنده یاد سید رضا علی زاده، فرهیخته ایرانی تبار،بنیان گذار روزنامه „شعله انقلاب“،  موٌسس اولین مدرسه درباغ شمال سمرقند، ماٌوای هزاران ایرانی تهی دست ، مردی بود که برای اعتلای فرهنگ ایرانی و به ویژه سوادآموزی ایرانیان سمرقند جانش را در زندان استالین تقدیم پارسی زبانان کرد. او که سمت استادی بر عینی را داشت، به هیچ وجه در مورد تغییر خط فعالیتی نداشته است . وی که از دوستان علی اکبر دهخدا و ملک الشعرا بهار بوده، در اعلان استخدام محرر برای روزنامه شعله انقلاب شخصی با „فارسی فصیح“ را میطلبید و هنگامیکه در حول انقلاب بلشویکی پان ترکیست ها برای اصلاح خط (موضوع تغییر خط بعدا پیش آمد) فارسی-عربی تلاش میکردند، در همان روزنامه از پارسی گویان خواست که خود را از این حیطه دور نگه دارند و „بجای برداشتن ابرو، چشم را کور نکنند“. علی زاده در شعله انقلاب پیشنهاد کرده بود که آموزگاران تاجیک برای تعلّم مدتی به تهران اعزام شوند در حالیکه چند سال بعد صدرالین عینی از اینکه ایرانیان مقیم ورارود مکتوبات روسی را برای تاجیکان ترجمه میکنند ابراز ناخشنودی کرده است.

روشن نیست که نام اضافی „ثابت“ چگونه به نام خانوادگی علی زاده از سوی کمال اضافه شده است، بطوریکه حتی آقای فرهاد علی زاده نویسنده کتاب „سید رضا علی زاده“ [5] نیزاز آن بی خبر است. حتی دراسناد کا گ ب در مورد سید رضا نیز چنین نامی دیده نمیشود [5].

علی زاده متولد سمرقند بوده و در آنجا میزیسته و اهل عشق آباد نبوده است. وی در سال 1934 برای رهائی از تعقیبهای استالینی از کنسولگری ایران روادید(گذرنامه؟) ورود به ایران را دریافت کرده ولی با اشاره دوستانش که دریافته بودند او بخاطر نوشته های ضد انگلیسی اش در مرز ایران بازداشت و به انگلیسها سپرده میشود، پس از چند ماه توقف در عشق آباد به سمرقند باز میگردد

چند ماخذ:

                                                             [1]Borjian, Habib; خط و زبان تاجیکستان در سالهای سرکوب استالینی:خاطراتی از زنده یاد کمال عینی                                                                                   

 rahavard, Serial no. 95, pp.199-212                                                          

[2]  عینی، صدرالدین؛ یادداشتها، بکوشش سعیدی سیرجانی، انتشارات آگاه، تهران 1362

[3]عینی، صدرالدین، دنیای نو و الفبای نو ، روزنامه آواز تاجیک بتاریخ5/9/1927 و یا: مجموعه آثار صدرالدین عینی؛ بکوشش کمال عینی، جلد 11، کتاب دویم، دوشنبه 1964

[4]اولوغ زاده، ساتم، صبح جوانی ما، نشریات دولتی تاجیکستان،استالین آباد 1951

 [ 5] АЛи-заде,Фархд; САЙИД РиЗО АЛИ-ЗАДЕ; 109028 г.Москба,Тессинй       переулок  д.5 ,стр.


[1]  ابتدا در بخش جوانان (کُمسومول).