این نوشته در مجله بخارا (ایران) چاپ شده است

………………………………………………………………………………….

                                                                                         مسعود حسینی پور

                                                                                                 آزیتا همدانی

                                                                                                 

                                        ترکستان،اولین روزنامه فارسی زبان در عثمانی

چندین دهه از آغاز پژوهش در باره چگونگی گذر ایران از جامعه سنتی به جامعه متجدد می گذرد و در درازای این زمان همه بر این باور مانده اند که نشریات (کتاب ، مطبوعات) روشنگر افکار و محرک ذهن نقاد مردم در این مورد بوده است.  کتاب چه از گونه رساله سیاسی – مدنی و چه از رسته خاطرات دولتمردان و مهاجران به ویژه سفرنامه های سیاحان، تجار و دیپلمات ها، مبانی جامعه متجدد را در معرض دید اندیشمندان قرار داده و همینگونه مطبوعات در چهارچوب رویدادهای زمان بر اندیشه ها اثر گذارده اند.  در این راستا مطبوعات خارج از ایران که در چند قاره خواننده داشتند نقش پررنگی دارند، مانند: اختر(از1875 در استانبول)، قانون (از1890 در لندن)، حکمت (از1982 در قاهره).  در نقدهای مربوط به اختر که 22 سال در استانبول منتشر می شده غالباً با این سؤال روبه رو هستیم که آیا اختراولین روزنامه فارسی زبان در عثمانی بوده و یا پیش از آن روزنامه ای به نام ترکستان وجود داشته است؟.

«ترکستان» اولین روزنامه فارسی زبان درعثمانی زمانی چهره نمود که خان ملک ساسانی مستشار سفارت ایران در عثمانی به سال 1920 در خاطراتش یادآور شده بود که: « در سال1281 هجری [1864 میلادی] در استانبول یک روزنامه فارسی به اسم ترکستان طبع می شده که حاج میرزا حسین خان مشیرالدوله یک نمونه آنرا به وزارت خارجه تهران فرستاده است» و اضافه می کند: «راجع به روزنامه مزبور در دفاتر سفارت بیش از این به نظر نرسید.» (ساسانی، 1354،ص 205) فریدون آدمیت نیز احتمالاً با تکیه بر همین گفته نوشته است: «بر خلاف گفته همه تذکره نویسان، اختر نخستین روزنامه فارسی چاپ عثمانی نیست. پیش از آن روزنامه ای به نام «ترکستان» نشر می شد که نمونه آن را مشیرالدوله در1281 به تهران فرستاده است.»(آدمیت، 1385،ص407) آدمیت بیش از این درباره ماهیت و روزنامه بودن یا نبودن ترکستان اظهار نظر نکرده است. دیگر پژوهشگران نیز یک صدا به نقل از خان ملک ساسانی به «ترکستان» فارسی زبان در سال 1864 در عثمانی اشاره کرده و با گمانه زنی در چیستی و ماهیت آن به عنوان «روزنامه» و یا «اولین روزنامه فارسی زبان در عثمانی» یادآور شده اند: « شاید روزنامه ای که مشیر الدوله به تهران فرستاده به مفهوم رایج تر آن زمان گزارش خطی رویدادهای ترکستان باشد که به جهتی برای دربارعثمانی یا مقام های آن کشور ارسال شده است.» (پروین،1374،ص 324) و دلایلی بر نفی آن به عنوان روزنامه ذکر شده از قبیل اینکه: 1- روزنامه اختر و دیگر روزنامه های فارسی در استانبول به وجود چنین روزنامه ای اشاره نکرده اند. 2- اختر در سرمقاله اولین شماره خود با عبارت: «اولین روزنامه فارسی زبان در عثمانی» وجود روزنامه ای پیش از خود را انکار کرده است. 3- تاکنون نسخه ای از این روزنامه در آرشیو های کنونی استانبول و آنکارا دیده نشده است. 4- در منابع تاریخ روزنامه نگاری ترک و غیر ترک ذکری از این روزنامه نشده است.(پروین،1374،ص324؛ میرزایی،1385،ص15؛ پیستورحاتم[1] ،1386،ص197؛ میزگرد،1386،ص14-16؛ رحیم نیا،1390 و…)

جستجوی های نگارندگان این سطور برای یافتن روزنامه ترکستان در آرشیوها و موزه های ازبکستان و ترکیه به نتیجه رسید ویک نسخه از این نشریه در بایگانی بیاضات دولتی استانبول[2] رویت و عکس برداری شد. دراین نوشته ضمن شرح نشریه «ترکستان» به عنوان روزنامه، به انگیزه احتمالی انتخاب نام آن پرداخته می شود. [3]

بر تارک صفحه اول نام «ترکستان» و [سال] 1281 با خط نستعلیق درشت نقش بسته و در طرفین تاریخ چاپ آن معلوم گردیده است: «سلخ محرم، 23 حزیران، سنه 1281، نومره یک» و درخط زیرین آن در وسط صفحه نوشته شده است: «غزته عثمانی از جهت حوادث و معارف» و در سرنوشته آمده است:« درهفته یک دفعه در استانبول طبع و نشر می شود.» لغت غزته یا گازت در ترکی به معنی روزنامه به کار می رود و در نخستین شماره های اختر نیز به جای روزنامه از لغت گازت استفاده شده است.[4]

محل توزیع روزنامه خان سلیمان پاشا درقات پایین به  نمره 28 بوده و در ابتدای صفحه نخست از مشتریان خواسته شده برای خرید روزنامه به آنجا رجوع کنند و نیز عنوان شده که اعلانات معارف و امور خیریه در آن رایگان منتشر خواهد شد اگرچه در این تنها شماره هیچ گونه آگهی و اعلانی دیده نمی شود.  قیمت یک نسخه روزنامه دو غروش و دوره شش ماهه 60 غروش و سه ماهه 30 غروش بوده با اشاره به اینکه: «به ایالات و ممالک خارجی نیز ارسال و هزینه پست نیز بر قیمت روزنامه افزوده می شود.» تاکنون هیچ اشاره ای به شماره های بعدی روزنامه ترکستان دیده نشده است. در نسخه موجود از بانی یا بانیان و دست اندرکاران روزنامه سخنی به میان نیامده است[5]  و شمارگان و نامه های خوانندگان در آن دیده نمی شود چنانکه مقاله یا نوشته ای نیز از کسی در آن چاپ نشده است.

این روزنامه به خط نستعلیق و به صورت دو ستونی در چهار صفحه، بدون تصویر چاپ شده و دارای سه بخش است: 1- مقدمه که یک ستون و نیم از صفحه اول و به قلم «عبد الجبار» است هدف نشر روزنامه را یادآور می شود: «…چنان چه  لسان نزاکت بنیان غزته ترکی نیز که ترجمان افکار است بواسطه مرکب بود از سه لسان با کمال فصاحت و بلاغت و در الفاظ معانی  ادای مطلب می شود ولیکن در اکثر لغات و محسنات عبارات که مقتضی استعمال  و استحسان است بلغت فارسیه رجوع نموده چنانچه از کتب نیز استخبار اخبار سلف مستلزم فواید ملک ملت است، بنابراین در دارخلافه علیه غزته های متعدده از سایه اعلاحضرت اقدس شهنشاهی خلد الله ملکه و ساخته بهر لسانی از السنه مختلف طبع و نشر می شود.  نظر بفواید  موجبه در میان ملت اسلامیه و تبعه دولت علیه گردون رفعت عثمانیه نیز غزته بزبان فارسی که در حقیقت تقریر مطلب را بطرز شیرین بیان میتوان نموده فعلی هذا مطمح نظر بود که در دارالعلوم قسطنطنیه غزته به آن زبان حلاوت نشان طبع و تمثیل بشود تا اینکه همه کس از مطالعه آن کسب معلومات مفیده از هر جهت نموده و هم آشنا بهمه نکات لسان مزبور بود و فواید مکاتب را در مقر و محفل نشیمن  خود بجزئی تامل مطالعه اخذ کرده باشند بحمده تعالی از حسن نیت و مساعدت بخت به طبع غزته مزبور از دربار خلافت مدار ماذون و مفتخر گردیده و کمال تشکر و محمدت از این معنی روی نموده لهذا بطبع و نشر غزته فارسی مسمی بترکستان جسارت و اقدام کرده…»[6]  و سپس مثنوی 14 بیتی در مدح سلطان جهت ادای دین بیان می شود که به نظرمی رسد سروده عبد الجبار باشد:

حبذا سلطان سلطانان راد                         مادر گیتی چنین سلطان نزاد

حضرت عبدالعزیز سلطان چو شد               ازخدا تکمیل امر احسان بشد……….

و در پایان مثنوی، اقدامات سلطان از جمله چاپ روزنامه به فارسی را استبدال و گشایشی می داند که مسبوق به سابقه نبوده است:

کمتری کاری که ایشان کرده اند                 ملک وملت از هنر پر کرده اند

در معارف رتبه استقلال شد                        کارهای تازه استبدال شد

حق الانصاف ار گشایی دیده ای                        بینی اکنون در سبق نادیده ای

2- «حوادث داخلیه» که دو صفحه و چهار ستون را در برمی گیرد دارای دو بخش «پای تخت» و «ایالات» است که بیشتر آن به اخبار پای تخت اختصاص دارد که در تأیید اقدامات دربار و مدح سلطان عثمانی و شامل مواردی است مانند: جشن سالگرد به تخت نشستن سلطان، ادامه جاده سازی ازمیر تا سیواس، کمک سلطان به سیل زدگان و یا عزل خزینه دار که گاه شعری مناسب و غالباً در مدح سلطان نیز همراه متن شده است:

الحق دعای حضرت سلطان لزوم ماست            زان ره که لطف حضرت وی برعموم ماست

در این بخش به تحصیل علوم و فنون به عنوان پایه بقای ملت و دافع صفات ناپسند توجه و بیتی به این مناسبت نقل شده است:

علم حکمت کمال دولت شد              سبب رونق رعیت شد

3-«حوادث خارجیه» که یک صفحه و دو ستون را دربر می گیرد مشتمل بر اخباری مانند جنگ دولت دانیمارقه (دانمارک) با دول اوستریا وپروس (اتریش و پروس)، ادامه جنگ های داخلی آمریقا (امریکا)، «حرکات عاصیانه در جزایر افریقا » و دخالت نظامی فرانسه در مکسیقا (مکزیک) می باشد.

زبان روزنامه مانند متون و نشریات فارسی آن دوره سرشار از کلمات عربی و دارای نثر متکلف است. نمونه آن در مقدمه ای که در این نوشتار آمده مشاهده می شود.

اگرچه این روزنامه به زبان و خط فارسی است اما بر خلاف تصور ذکری از ایران در آن نمی رود و به نظر می رسد هدف آن خبر رسانی به فارسی زبانان منطقه بوده است و ربطی به ایران یا ترکستان آسیای مرکزی ندارد. چنانکه از مقدمه و مدیحه پیداست روزنامه از حمایت و احسان (!) سلطان عبد العزیز[7] برخوردار بوده است.  انگیزه او در انتشار روزنامه ترکستان می تواند همان خواستی باشد که 13 سال بعد سلطان عبدالحمید دوم به ایلچی ایران، معین الملک گفت: روزنامه ای به زبان فارسی در عثمانی!، چه فارسی زبان درباری عثمانی بوده است.« حیف است در اسلامبول به  زبان فارسی که اساس زبان ترکی و اعزب السنه است روزنامه نباشد.» (ساسانی، 1354،ص205 ) اکنون این پرسش مطرح می شود که علت انتخاب و یا موافقت سلطان عثمانی با نام «ترکستان» برای روزنامه ای فارسی زبان چه می تواند باشد.؟

«ترکستان» چه درمحاوره روزمره و چه درادبیات و سایر نوشته های فارسی یا ترکی به قسمت عظیمی از آسیای مرکزی در شمال شرقی ایران گفته می شد.[8] این پهنه که  خانات خوارزم، خقند و بخارا را در برمی گرفته توران نیز خوانده می شده است. منطقه ای در غرب دریای خزر به این نام وجود نداشته و امپراتوری عثمانی و یا حتی حیطه ترک زبان آن نیز در آن زمان به این نام خوانده نمی شده است. از این رو با توجه به اینکه  در آن سال ها آرمینوس وامبری مجارستانی پایه گذار انگاره تورانیسم[9] که بعدها پان ترکیسم از آن نشأت گرفت درعثمانی می زیسته و به دربار نزدیک بوده است[10] می توان گمان زد که پیشنهاد نام ترکستان برای  اولین روزنامه فارسی زبان عثمانی از حلقه تورانیست های نزدیک به دربارسلطان عبدالعزیز بوده که رؤیای اتحاد مناطق ترک زبان و بدین گونه  تضعیف همسایگان  به ویژه روسیه را در دل داشتند.

از طرف دیگر این روزنامه نمی توانسته ناقل رویدادهای قلب آسیای مرکزی به عثمانی بوده باشد چون  هیچ خبری ازاین خطه در آن منعکس نشده و درواقع تا آن زمان هنوز ترکستان به معنی سیاسی آن پا نگرفته بود و احتمال اینکه «روزنامه ترکستان» به آسیای مرکزی فرستاده شده باشد نیز ضعیف است؛ چه در نوشته های دو سده گذشته آن دیار ذکری از آن نشده و در موزه ادبیات ازبکستان – واقع در شهر خقند که نشریات قدیمی فراوان در آن یافت می شود- و موزه ادبیات علیشیر نوائی و یا موزه ملی ازبکستان در تاشکند نسخه ای از آن موجود نیست. اولین روزنامه آسیای مرکزی که کلمه ترکستان در نام آن وجود دارد روزنامه روسی زبان «ترکستانسکی ودوموستی»[11] می باشد که در سال 1870 انتشار یافته است. در موزه خقند نیز در رابطه با نام ترکستان روزنامه «ترکستان ولایتی نینگ گازتی»[12] که ازسال 1898 به زبان ترکی جغتائی (ازبکی) با حروف فارسی-عربی نشر می شده در معرض دید گذاشته شده است. در سال های 1914 تا 1917 نیز روزنامه ای در سمرقند به نام «صدای ترکستان» به زبان ترکی جغتائی توسط حاجی معین، ناشر روزنامه دو زبانه آئینه منتشر شده است. وجود اصطلاح «ترکستان» در نام روزنامه های مذکورکه به آنها به عنوان مثال[13] اشاره شد به خاطر محل انتشارشان قابل توجیه است ولی علت گزینش نام ترکستان برای اولین روزنامه فارسی زبان عثمانی در پرده ای از ابهام و گمان باقی است.

 

چند منبع 

1- آدمیت، فریدون(1385)، اندیشه ترقی و حکومت قانون، تهران، خوارزمی

2- پروین،ناصرالدین (1374)، اختر اسلامبول، ایران شناسی،سال هفتم، تابستان 1374 – شماره 2

3-دیما، انتونیا(1381)، «تعریف پان تورانیسم»، ترجمه علی رضا خداقلی پور، نشریه تاریخ روابط خارجی،شماره 10

4- رئیس نیا، رحیم (1390)،«اختر در گذار از گازت تا روزنامه»، www.ical.ir

5- ساسانی، خان ملک (1354)، یادبودهای سفارت استانبول، تهران، انتشارات بابک

6–میرزایی، محسن(1388)، روزنامه ها و مجلات فارسی زبان در امپراتوری عثمانی، فارسی زبان رسمی  دربارعثمانی، روزنامه ایران، شماره 4318

7- میزگرد: جراید فارسی اسلامبول در بوته نقد و نظر(1386)، نشریه «یاد»، شماره 85

8- Pistor- Hatam, AnIa (1992), Iran und die Reformbewegung im Osmanischen

Reich, Klaus Schwarz Verlag, Berlin

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

[1] . در ترجمه مقاله خانم پیستور سال نشر ترکستان دو سال پیشتر از اختر و اولین شماره اختر سال 1876 ذکر شده که نادرست است. ر.ک مقاله: اختر و انتقال افکار سیاسی از عثمانی به ایران، آنیا پیستور حاتم، ترجمه مجتبی شکوری، نشریه یاد، زمستان 86، شماره 86. در کتاب خانم  پرفسورپیسنور- حاتم ولی به درستی سالهای 1281 هجری و 184 میلادی ذکر شده اند. ر.ک. به  شماره  8منابع ذکر شده.

[2].Bayazat Devlet Kütphanasi, Istanbul

[3] . هر آنچه درباره روزنامه ترکستان دیده شد بخشی از مقالاتی در باب اختر یا دیگر روزنامه های فارسی زبان درعثمانی بود و به نظر می رسد تاکنون تحقیق مستقلی در این باب صورت نگرفته است.

[4] . ر.ک مقاله: اختر در گذار از گازت تا روزنامه           

[5] . در برخی روزنامه های متقدم دیگر نیز مانند شاهسون نام و نشانی از دست اندکاران نشریه نیست.

 

[6] . یازده سال بعد نویسنده مقدمه اختر نیز شماره اول خود را به همین گونه آغاز کرده و زبان آن نیز شبیه زبان به کار رفته در ترکستان است. 

[7] . سی ودومین سلطان عثمانی در سال 1830 از مادری رومانیایی در قصر سلطنتی چراغان استانبول متولد گردید و در سال 1876 پس از یک کودتای درباری به قتل رسید. در ابتدا ادعا شد خودکشی کرده است. امر برابری اقوام در عثمانی درچهارچوب اصلاحات و اجرای تنظیمات خط گلخانه و خط همایون توسط او انجام گرفت. اسراف مالی سلطان در امور فرهنگ، قصرسازی و نظام مورد شکوه بسیاری بود. او موزیک کلاسیک تصنیف می کرد و علاقه او به هنر و فرهنگ به اندازه ای بود که  برای ساختمان  کنسرت های ریچارد واگنر آلمان – که جشن های موزیک آن هنوز نیز در تابستان ها با شرکت سران کشور آلمان اجرا می شود و هیتلر یکی از هواداران و مشوقین آن بود –  هدیه ای برابر با قوه خرید امروزی 70000 یورو پیشکش کرد.

[8] . ر.ک: فرهنگ دهخدا و کتاب های ولادیمیر بارتولد درباره ترکستان

[9] . ر.ک: «پان تورانیسم» در ویکیپدیا  و مقاله خانم انتونیا دیما

[10]. وامبری بر این بود که از طریق علمی و نوشته های متعدد نشان دهد که ترک ها، مجارها، فنلاندی ها، استونی ها، منچوری ها و مغولان از یک ریشه بوده  و یگانه اند که البته این خود به آنها احساس برتری می داد. این یگانگی می توانست نیرویی در مقابل اسلاو ها (روس ها و…)  باشد که مجارها  تحت سلطه آنان بودند. وامبری که نابغه زبان بود به سمت دستیار یک عالم انگلیسی به عثمانی رفت و زود به عنوان آموزگار زبان به دربار راه یافت و مورد توجه قرار گرفت. گویا او برای ایجاد یک قرار ملاقات  مابین تئودور هرتزل بنیانگذار صهیونیسم و سلطان عثمانی که حکومت فلسطین را نیز زیر نگین داشته مبلغ هنگفتی از هرتزل دریافت نموده است. وامبری که  بر طبق یافته ها از بایگانی شهر ساری انگلستان در سال 2005 کارگزار مخفی این دولت بوده، با لباس درویشی سفری پرمخاطره به آسیای مرکزی کرده که ترجمه سفرنامه اش در ایران  به نام «درویش دروغین» به چاپ رسیده است.

[11]. Turkestanski Vedomosti

به معنی وقایع ترکستان، آقای ادیب خالد تاریخ چاپ آن را 1870 نوشته است. ر.ک مقاله: نشریات آسیای میانه پیش از دولت سوسیالیستی، ادیب خالد، ترجمه محسن جعفری مذهب، رسانه، پاییز 80، شماره 47.

[12] . به نقل از مقاله ادیب خالد نشریه«ترکستان ولایتی نینگ گازتی»  ازسال 1870ضمیمه ازبکی(نرکی جغتائی) روزنامه «ترکستانسکی ودوموستی» بود که  یعدا به هفته نامه تبدیل و به طور از سال1883 مجزا چاپ  می شد به موازات ضمیمه ازبکی یک ضمیمه قزاقاقی نیز چاپ میشد.

[13]. تعداد نشریاتی که در آسیای مرکزی در نامشان اصطلاح ترکستان به کار برده شده بیشتر است مانند: روزنامه ً الوغ ترکستان ً به زبان ترکی جغتائی (ازبکی) و خط فارسی – عربی.

 




عکس های بالا: تمام صفحات روزنامه ترکستان، شماره یکم که احتمالا تنها شماره این روزنامه بوده است

آرمنیوس وامبری (درویش دروغین) یکی از پایه گذاران پان تورانیسم در لباس مردم مشرق زمین