مسعود حسینی پور
(این نوشته در مجله بخارا (ایران) چاپ شده است)
بخش یکم: مناطق ترک زبان[1]
جستار تغییر خط (حرف و املا) پارسی در ورادرود را میتوان از دیدگاههای متفاوت مورد تحقیق قرار داد و شاید شایسته باشد که در این راستا ابتدا فضای پذیرش حروف لاتین و ده سال بعد گزینش حروف سیرلیکی در جمهوریهای مسلمان نشین شوروی را شناخت.
تفکر و اقدام برای تغییر خط در مناطق ترک زبان[2] شوروی به دو دهه آخر قرن نوزدهم میلادی و حکومت تزارها بر میگردد. هرچند که این گامها در چهارچوب ً خود آگاهی ملی و فرهنگی ً برداشته میشده اند ولی همگی ریشه در خواستهای سیاسی- مذهبی حکومت مرکزی داشتند. با تمهیدات پترزبورگ از جنوب سیبری تا قفقاز لا اقل متکلمین ده زبان مختلف با ریشه ترکی به کار اصلاح خط فارسی-عربی برای خود پرداختند( قرقیزی، ایغوری، ترکمنی،قزاقی، تاتاری، تاتاری کریمه،قره قالپاقی،باشقیری و آذری)، دهمین زبان ترکی جغتائی (ازبکی امروز) میباشد ومتکلمین آن که همزیست پارسی زبانان در آسیای مرکزی بودند تا انقلاب بلشویکی فعالیت چشمگیری در این زمینه نداشتند. تلاش برای« خود آگاهی ملی و فرهنگی» ترسیم مرزهای خیالی و در پی آن بیگانگی از یکدیگر را بدنبال داشت که خواسته سیاسی تزارها در قالب روسی کردن« اقوام غریبه»[3]( به روسی:inorodcy ) بود. گسترش مذهب ارتدکس بخصوص در بین تاتارها و قزاقها نیز یکی از هدفهای جدی روسیه بود[4]. از آنجائیکه نو مسیحیان غالبا بطور گروهی به دین اسلام باز میگشتند، ایلمینسکی(Illminsky ) کارمند بلند پایه روسی و مبلغ سرسخت ارتدکس بر آن شد که فرزندان نومسیحیان تاتارستان را از دبستان از طریق خط سیرلیکی با نوشته های دینی مسیحیان آشنا نموده و امکان خواندن متون اسلامی را از آنها سلب کند و باین ترتیب گامی نیز بطرف روسی کردن « اقوام غریبه» برداشته میشد. بدینگونه یکی از اولین آشناییهای مردم مناطق مسلمان نشین روسیه با حروف یک خط اروپائی انجام گرفت. بدون در نظر گرفتن این گونه استثنا، تغییر خط در مناطق مسلمان نشین روسیه از لحاظ زمان به دو برهه تقسیم میگردد:
یکم- تا قبل از انقلاب بلشویکی(1917): ( بطور عمده) اصلاح خط موجود.
دوم- پس از انقلاب بلشویکی: پذیرش حروف لاتین
گرجستان و ارمنستان مسیحی تا اواخر 1930 که سیرلیکی در همه جمهوریها ی شوروی متداول شد از بلای تغییر خط به دورماندند.
«اصلاح خط موجود» در ابتدا معطوف به پیشنهادات آخوندزاده و ملکم خان[5] در سالهای پیش تر بود ولی به مرور بر همان پایه طرحهای زیاد دیگری نیز ارائه شدند. اصلاح خط عربی- فارسی یکی از برنامه های «مکتب اصول جدید» (پایه گذار: اسماعیل غصپیری از تاتارستان) بود که در مناطق مسلمان نشین روسیه بسیار طرفدار داشت . این مکتب بخاطر مخالفت امیردر امارات بخارا بطور جدی پا نگرفت.
«پذیرش حروف لاتین» که حتی در اولین کنفرانس تُرکولوژی در باکو(بهار1926) به ترک زبانها توصیه شده بود در بعضی از جمهوریهای شوروی مانند مانند قزاقستان و تاتارستان با سردی روبرو شد و آنها اکثرا همچنان برای اصلاح خط موجود میکوشیدند، البته مقاومت ها دراواخر دهه 1920 با اشاره مسکو که اکنون بر امور تسلط کامل داشت متوقف شدند. در باکوفقط اعضا هیئت تاتارستان (بجز یک نفر) رای مخالف به گزینش حروف لاتین داده بودند و هنگامیکه کمیته مرکزی حزب کمونیست تاتارستان در سال 1928 رای به انتخاب لاتین و پشتیبانی از گروه «ینی الیف» (الفبای نو) داد، یک گروه 82 نفره با شهامت نامه ای به استالین نوشته و خواستار آزادی در امور فرهنگی خود شد. حزب کمونیست تاتارستان برای جبران شکست در باکو یک کنگره ترکولوژی را در غازان تشکیل داد(1928) ولی متشخص ترین فرد ًگروه 82 ً گُیباد آلپارف از شرکت در آن سر باز زد[6]. یکی از موارد طرح« مرکز علوم تاتارستان» در اصلاح خط ، صرفنظر از حروف بزرگ مانند ع یا ج،م وس بود، بعبارت دیگر استفاده از حروف کوچک در آخر کلمه کافی بوده و قسمتهای زائد (دُم) در حروف بزرگ باید زدوده میشدند. این طرح از طرف«لاتینیست ها» با اصطلاح« حروف شاخ و دُم دار» مورد تمسخر قرار گرفت. تاتارهای کریمه نیزبه توصیه کنفرانس باکو وقعی ننهاده بیشتر دل به اصلاح خط دادند و حروف اصلاح شده آنها حتی مدتی تا خزان 1927 خط رسمی آن دیار را تشکیل میدادند. پشتیبان این حرکت رئیس جمهوری آن سامان ولی ابراهیمف بود. برخلاف او رئیس جمهوری آذربایجان صمد آقا آغمالی اوغلو در این باره چشم به حروف لاتین و ترکیه داشت. ابراهیمف که بعدا راهی زندان استالین شد از سوی نشریات «لاتینیست ها»ً متهم به همکاری با مالکین بزرگ شده و در کاریکاتورها بصورت مرکوب آنان نقش میشد، گاه مانند گاوی که قطار ترقی را نمی بیند و گاه حماری که در مسابقه با موتورسیکلت عقب مانده است.
دستاویز آخوندف، ملکم خان ونیز اکثر کوشندگان بعدی اصلاح خط فارسی-عربی( تا اواسط دهه اول قرن بیستم) دستیابی به تجدد بود ولی طرفدارن پذیرش حروف لاتین (بعد از انقلاب اکتبر1917) دستیابی به فنون و صنایع جدید را هدف نهائی خود میدانستند ونه تنها امر خویش در این راستا را به فن فونتیک (صوت و آوا شناسی) مربوط میساختند، بلکه دستاوردهای جدید صنعتی مانند هواپیما،قطار راه آهن،تراکتور و نیروی برق را نماد کار خویش قرار میداند وسمبلهای منفی آنان معمولا در نوشتار و یا ایکونو گرافی ( تجسم نماد در نقاشی)، خر (بخاطر حرکت آهسته) و یا شتر ( به دلیل خاستگاه عربی حروف موجود) بودند. کمیته مرکزی اتحادیه سراسری ترک زبانان شوروی در یک حرکت تبلیغاتی سعی بر جمع آوری پول برای ساختن هواپیمائی بنام ینی الیف(الفبای نو) نمود.
تمهیدات برای تغییر خط فارسی – عربی به خط لاتین که البته بدستور استالین بود و بهر صورت انجام میگرفت در سالهای پایانی دهه 1920 به ثمر رسیدند . ده سال بعد خط لاتین که در تبلیغات بهترین خط دنیا معرفی میشد با اشاره مسکو ولی این بار بدون جنجال جایش را به خط سیرلیکی سپرد.
[1] از لحاظ مکان، تغییر خط در مناطق تحت سلطه روسها را میتوان به مناطق پارسی زبان و ترک زبان تقسیم کرد. والاترین تحقیق در باره تغییر خط در مناطق ترک زبان توسط خانم پرفسور بالداف [1] استاد دانشگاه برلین انجام شده
[2] زبانهای مختلف ترکی
[3] مردم تحت انقیاد روسیه در زاددگاه خودشان نیز :« اقوام غریبه» خوانده میشدند
[4] گویا در سالهای 1700 روسها حتی به اجبار تاتارها را وادار به قبول مسحیت میکرده اند[1]
[5] این دو در زمان خود در پایان تلاشهایشان پیشنهاد پذیرش خط لاتین را نیز داده بودند ولی این امر در برهه یکم مورد توجه نبود
[6] این نیز دلیلی است که در آن سالها بودند اشخاصی که مقاومت میکردند واین امکان برای دست اندرکاران خط و زبان ورارود نیز وجود داشته است.
حروف شاخ و دم دار ًعربیستهاً (جزوه ً لاتینیستهاً) 1927/1926 تاتارستان