این نوشته در مجله بخارا (ایران) چاپ شده است
………………………………………………………………………………………………….
مسعود حسینی پور
خیام در همه جا
«…جالب است که با سوادان روس، عمر خیام را شاعری فوق العاده میدانستند و اغلب آنان شعر های ترجمه شده عمر خیام را می خواندند. این مرد روس به من گفت: ًعطا، من از عجایب سرزمین شما سر در نمی آورم……این شاعر شما چندین قرن پیش، از مستی و شراب اشعاری چنان پر معنی سروده است که ما روس ها را بیشتر ازخود شراب مست میکند من از این راز کشور شما سر در نمی آورمً »[1]
جملات بالا قسمتی از خاطرات عطا صفوی میباشند که در زمان استالین چندین سال در دو اردوگاه کار اجباری(ماداگان و سیمچان) در سیبری به کار جانفرسای مشغول بوده است. منطقه ای که هشت ماه آن تاریک است و در زمانیکه زندانیان جسد همبندانش را در گونی گذاشته و فقط با مشتی برف روی آنرا می پوشاندند، شنیدن نام وشعر خیام حتی به روسی مرحمی بر روح زخم خورده این ایرانی شعر دوست و تنها[2] بوده است.
بنا بر تحقیقات علی مداینی اول و علی سعیدی[3] اولین ترجمه اشعار عمر خیام به روسی که متشکل از 16 رباعی بوده توسط لیچکو در سال 1891 در مجله اروپا منتشر شده. پس از آن افراد دیگری چون دراژوین تعداد بیشتری از رباعیات را به روسی برگردانده اند.
در تاجیکستان میتوان رباعیات خیام نیشابوری را در چاپ های متفاوت یافت، مثلا کتابی که به خط فارسی در کنار خط سیرلیکی باضافه ترجمه آن بزبان های روسی و انگلیسی طبع یافته است. این نوع کتابها(یک متن فارسی با دو خط فارسی و سیرلیکی) میتوانند برای یادگرفتن و تمرین خط فارسی که اکنون در تاجیکستان به خط نیاکان معروف شده، برای تاجیکان آن دیار مورد استفاده قرار گیرند(و البته بهمین ترتیب برای علاقمندان ایرانی و افغانی جهت یاد گیری خط سیرلیک).
معروفترین ترجمه ازبکی رباعیات خیام اثر شااسلام شامحمد اف میباشد که در کتابی همراه با ترجمه روسی توسط درژاوین همراه با متن به خط فارسی چاپ شده است. چاپ سال 1970 این کتاب را اگر بخت یاری کند میتوان نزد کهنه فروشان یافت،البته گویا چاپ این کتاب تجدید گردیده .
نسخه های دستنوشته در ورارود گاه باخط خوش و نستعلیق و یا شکسته ودر بعضی موارد بد خط در پستوی بعضی از مغازه ها و بندرت در پیشخوان آنها عرضه میشوند[4].در نوشتن بسیاری از کتاب ها علاوه بر مرکب سیاه از رنگ سرخ یا آبی نیز استفاده شده است. در ورارود نیز به کرات در کتابهای خطی رباعیات، اشعار منسوب به خیام دیده میشوند و نیز در آنجا اشتباهات کاتب مانند سایر کتابها گاهی دل آزارند ( می خور، میخور!). کتابهائی که برای فروش عرضه میشوند اکثرا در قرن نوزدهم نوشته شده اند. کتابهای قدیمی تر معمولا بصورت دیگری عرضه میشوند و تعداد آنها نیز گویا بسار کم است،چه آنها به اشخاص سرشناس تعلق داشته اند واز آنجائیکه منازل این افراد بیشتر مورد تفتیش شحنه های استالین قرار میگرفتند، اکثرا توسط صاحبانشان نابوده شده اند، چه تملک کتاب و رساله به خط فارسی و یا عربی جرم محسوب میشد[5]. بسیاری نیز کتب مذهبی را از روی احترام نابود نکرده،بلکه آنها را در گورستانها مدفون کردند.
شهرت حکیم عمر خیام در غرب با ترجمه رباعیاتی به انگلیسی از او توسط فیتزجرالد در سال 1859 م. آغاز شده بود. سی و دو سال بعد فریدریش روزن(Friedrich Rosen) ، فرهیخته آلمانی نسخه ای قدیمی از رباعیات را از خانم کاترینا فن اوهایم اشراف زاده آلمانی دریافت کرد و آنرا که شامل 329 رباعی میباشد در سال 1928م. (1304 خورشیدی) با مقایسه با چند نسخه قدیمی از جمله نسخه آکسفورد بانضمام ترجمه انگلیسی بچاپ رسانید. این کتاب در مطبعه کاویانی در برلین که مجله کاوه را نیز چاپ میکرد به طبع رسید و ناشر آن شرکت لوزاک در لندن ذکرشده است. مقایسه نسخه قدیمی در آلمان و سایر نسخ و نیز ضمائمی که علامه قزوینی برای روزن فرستاده بوده با کمک میرزا محمود غنی زاده سلماسی انجام گرفته و دکتر تقی ارانی در تدوین مقدمه مشروح کتاب ونیز شرح زندگی خیام در آنجا یاری رسانیده است. روزن نوزده سال پیش از چاپ این کتاب، احتمالا از روی منبعی دیگر ترجمه بسیار زیبائی از 150 رباعی خیام به آلمانی را به چاپ رسانیده و در مقدمه این کتاب به پیشروان این راه ازجمله روکرت(Rückert) اشاره کرده.
آوازه جهانی خیام بیشتر در رابطه با اشعار فلسفی وی میباشد ولی در جهان علم او بعنوان ریاضی دان،طبیب،ستاره شناس نیزتکریم میگردد. تندیس خیام چند سال پیش در بخارست(پایتخت رومانی) نصب شده است. آوازه خیام باعث شده که بعضی کشورها او را از خود معرفی کرده و مثلا کشتی مسافری لوکس پنج طبقه ای را «الخیام» بنامند. ولی امروز درمرکز شهر بخارا با نام ً خیامً بعنوان یک شاعر و متفکر ایرانی برخورد میکنیم. در جوار مدرسه الغ بیک و بازار سوزنگران هتل مدرنی بنا م ًعمر خیام ً بنا شده که صاحب آن ، از روی علاقه به عمر خیام، با وجود نامهای فراوان مشاهیر ورارود نام « عمر خیام» را برای هتل انتخاب کرده[6] و نه تنها درتالار پذیرش ، بلکه در راهرو ها هم تابلوهائی به انگلیسی و خط قدیمی لاتین(گوتیک) نصب کرده که در آن عمر خیام نیشابوری، شاعر، فیلسوف، ریاضی دان و ستاره شناس ایرانی به مهمانان اروپائی معرفی میگردد.
[1] صفوی،عطا، درماداگان کسی پیر نمی شود،نشر ثالث،تهران 1383. صفوی پس از مرگ استالین آزادشد، درشوروی تحصیل کرد و چشم پزشگ شد. وی سنین کهولت را در کانادا گذراند.
[2] سایر ایرانیان در اردوگاهای دیگرسیبری بسر میبردند
[3] ر.ک. به :مدینی اول،علی ، سعیدی،علی،تحلیل یکی از رباعیات خیام و نقد ساختاری دو ترجمه روسی آن.پژوهش زبانهای خارجی ش. 55 سال 1388. هم چنین در این رابطه ر.ک. به مقاله ًخیام در روسیهً دین پرست، منوچهر ،آکادمی مطالعات ایرانی، لندن LAIS آذر1391
[4] خارج کردن اشیائی که بیش از پنجاه سال از تولید آنها گذشته از این کشورها ممنوعند.
[5] از دید این مفتشین که اکثرا بیسواد بودند، این نوشته ها مذهبی بوده و باید نابود میشدند.
[6] نوشته ای را که در پیش دارید در تابستان 1393 تدوین شده است. آقای دکتر جوادی نیز در مقاله دلنشین «غریب آشنا»، مجله بخارا، شماره 102،پائیز 1393 به این هتل و مدیرش اشاره فرموده اند. این خود نشانی خوش آیند از حساسیت و توجه ایرانیان به امر ایران فرهنگی میباشد.
یکی از بهترین کتاب های خیام با ترجمه ازبکی (ترکی جغتائی) و روسی. مترجمین: شا اسلام شا محمدف و ولادیمیر درژاوین
کتابی دیگر با ترجمه روسی بانضمام فارسی به خط سیرلیک