کتاب سه جلدی „آثار تاریخی ورارود و خوارزم“، نوشته دکتر منوچهر ستوده
مسعود حسینی پور
این نوشته در مجله بخارا (ایران) چاپ شده است
آب در کوزه
گفته میشود که یازده عدد مبارکی است، چه «هو » هم برطبق حروف جُمل عدد11را رقم میزند. یازدهمین سفر به ورارود را نیز با این باور شروع کردم ولی تجربه نشان داد که سفر به آن دیار همیشه نیکوست. هر سالی که میگذرد تغییرات ظاهری در ورارود چشمگیرتر می شوند که البته این امری طبیعی است ودراکثر ممالک جهان سوم ملموس. پوشش لباسهای محلی به نسبت گذشته کاهش یافته، قدیمی ترها خانه نشین شده اند و جوانها لباس و کفش به سبک غربی می پوشند که به واسطه وسائل جدید تولید ارزانتر هم هستند. از پنجره ها صدای آواز گوگوش و هایده کمتربه گوش میرسد و در عوض در شهرهای بزرگ مانند سمرقند و تاشکند صدای باس موسیقی رپ از اتومبیل جوانها در هنگام توقف جلوی چراغ قرمز گوشخراش میباشد. در این سفر متاسفانه امکان گفتگو با جوانان برایم پیش نیامد ولی ایراندوستی مسن تر ها مثل همیشه مرا تحت تاثیرقرار داد. بطور مثال هنگام عبور از کنار مسجد امام محمد غزالی در محله گاوکشان بخارا با آقای مسنی برخورد کردم که مشغول بنائی و تعمیر پله ورودی منزلش بود. وی خود را علی زاده، آموزگار معرفی کرد . البته در آن سامان خود را بجای علی اف ، علی زاده نامیدن، گویای حرفی ناگفته است. آقای علی زاده می گفت که حتی درزمان حاکمیت رژیم شوروی نیز به شاگردانش میگفته که ایرانی تبار است و نه از نسبی دیگر. متاسفانه در آن روز به علت تنگی وقت مجال گپ زیاد نبود ولی خودم را برای نوشیدن پیاله ای چای در سفر بعدی، نزد او دعوت کردم.
پیش ازسفرهای ورارود، من نیز مانند هر مسافر علاقه مند دیگر در پی مطالعه بهترین و جدیدترین نوشته ها در مورد آن دیار هستم و در این باب بیشتر به کتب و مقالات خارجی که از دید من اطلاعات دقیق در مورد مردم شناسی و حتی معماری به خواننده میدهند رجوع میکنم (ادبیات مقوله ایست دیگر). در زمستان گذشته دو جلد از کتاب سه جلدی «آثار تاریخی ورارود و خوارزم »، نوشته مرحوم دکتر منوچهر ستوده را در برلین از کتاب فروشی آقای عباس معروفی خریدم. متاسفانه جلد اول که شامل سمرقند و بخارا میباشد موجود نبود. جلد دوم کتاب در باره کش،ترمذ و بدخشان،.. و جلد سوم مربوط به فرغانه و خجند،.. میباشد. این سه جلد به ترتیب در سالهای 1384، 1386و1388 به چاپ رسیده و نشانگر کاری سترگ از استاد پس از مسافرت ایشان به ورارود و خوارزم در چهار چوب تحقیقات یونسکو میباشد. مطالعه جلدهای دوم و سوم مرا بر آن داشت که از آقای دهباشی تقاضا کنم که تا پیش از مسافرتم جلد اول:«سمرقند و بخارا » را برایم تهیه کنند که ایشان هم کمال لطف را مرئی داشته و جلد اول را در اسرع وقت تهیه وبه من هدیه فرمودند. کتاب را باخود به سفر بردم و اکثرا هر شب محل های مورد نظرم برای بازدید را پس از مطالعه آن تعیین میکردم و هنگامیکه در شب بعد باز کتاب را در دست میگرفتم بی اختیار به خود میگفتم:
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
البته منصفانه باید گفت که در سالهای اخیر در خارج از ایران نیز کتابها و رساله های بسیار ارزشمندی در مورد همه جوانب آسیای مرکزی (سیاسی، فرهنگی، مردم شناسی ،تاریخی ، معماری،..) منتشر شده اند که خوشبختانه تعدادشان نیز رو به افزایش است و بخصوص گاهی موارد معماری و مردم شناسی آنها میتوانند مکمل داده های کتاب استاد ستوده باشند. سه نکته اساسی، کتاب «آثار تاریخی ورارود و خوارزم »، را برای خواننده فارسی دان و فارسی جذاب میکنند:
یکم – نویسنده کتاب با دقت و وسواس، بسیاری از نوشته های روی کاشی و لوح های سنگی را که اکثرا بخاطر استفاده ازهنر خطاطی و در ارتفاع بلند(گنبد و غیره) مکتوب شده و خواندنشان مشکل می باشد را بر روی کاغذ آورده است. اکنون با در دست داشتن این کتاب میتوان نخست متن را از روی کتاب خوانده وسپس با فراغت از زیبائی نوشته و هنر خطاطی ومعماری در آن محل لذت برد. کم نیستند دیوارنوشته هائی که بخاطر ترمیم عجولانه و غیر فنی در چند دهه اخیر اکنون در معرض نابودی هستند و یا حتی از بین رفته اند( افتادن کاشی ها، پوسته شدن گچ دیوار با نوشته هایش). با استفاده از این کتاب میتوان نوشته های گمشده را دوباره نگاشت، چنانکه در خانقاه نادر(نَدر) دیوان بیگی بخارا، که بخش کوچکی از نوشته های روی دیوارهای نسبتا تازه تعمیرش از بین رفته است متصدی ساختمان از صفحات مربوطه در کتاب، عکس برداشت تا در تعمیرات بعدی از آنها استفاده کند. در موزه مردم شناسی بخارا که آرشیو بخارا نیز در آنجا قرار دارد متصدیان با پافشاری خواستار این کتاب بودند و من ضمن عذرخواهی قول دادم که در اسرع وقت جلد مربوط به بخارا را برایشان تهیه کنم . امیدوارم که با همت والای مجله بخارا و بنیاد موقوفه افشار بدینگونه بتوانیم کمکی انجام دهیم.
دوم- در کتاب، اسامی افراد و مکان ها بطور صحیح نوشته شده اند امری که شاید برای مسافر اروپائی و یا امریکائی بی تفاوت باشد اما برای فارسی خوان مهم است. در آشفته بازار خط و زبان حاکم در ورارود و خوارزم کمتر میتوان از طریق نوشته های کنونی آن دیار و نیز بالطبع کتابها و مقالات خارجی پی به نام صحیح افراد و مکانها برد: شهر خوقند ، قوقََن یا کوکَن؟. دژ خانقاه ،خانکا و یا خانگا؟. شهر مرغلان ، مرغیلان یا مارگیلان. محله روح آباد ، روخ آباد ویا روح آبات؟. شیخ سنگی یا شیخ زنگی؟. حضرت ماه تابان یا ماهی تابان؟.دخمه شاهان یا شاخان. مسجد خواجه زین الدین و یا زیندین(دو تابلو در فاصله چهار متر) و……
سوم – در کتاب ها و رساله های خارجی معمولا فقط به ساختمانهای مهم، زیارتگاه های مشهور و افراد معروف پرداخته میشود ولی در کتاب آقای دکتر ستوده نام مکان ها و افرادی نیز به چشم می خورند که کمتر از آنها یاد می شود و چندان شناخته شده نیستند و بدین ترتیب کتاب « آثار تاریخی ورارود و خوارزم » دریچه تازه ای را در مقابل خواننده می گشاید.