این نوشته پیش تر در مجله بخارا (ایران) چاپ شده است

…………………………………………………………………………………………….

 

                                                         

                                                            مسعود حسینی پور

                               زلزه تاشکند و شهرسازی مدرن

 در نیمه شب  ششم اکتبر 1948( 14 مهرماه 1327) زلزله کم سابقه ای با شدت بیش از 8 درجه ریشتر عشق آباد، پایتخت ترکمنستان را بمدت 10 ثانیه لرزانید. این واقعه حدود160.000  کشته بجای گذاشت. اکثر قربانیان، کوچ نشینیان سابق بودند که اکنون در خانه های نوساخته اسکان داده شده بودند.  عطااله صفوی ، جوانی بیست ساله که در آن زمان  به شوروی« بهشت روی زمین» گریخته ولی  مانند دیگر فراریان باتهام جاسوسی در زندان مخوف  کا گ ب  به فرود آمده بود ، خاطره آن شب و روزهای بعدش را چنین بیان میکند: ًسلول من  در زندان  کا گ ب چهار طبقه زیر زمین بود… یک مرتبه زمین لرزه مهیب و تاریخی عشق آباد با شدت 8 درجه ریشتر رخ داد. ساختمان به آن بزرگی زیر پایم چپ و راست و بالا و پائین  شد. در زندانی که حتی صدای مگس شنیده نمی شد، صدای خدایا یا امام یا حضرت عباس، فامیل ها، اسم ها به زبانهای آذری، فارسی ، ترکمنی و روسی گوش فلک راکر کرده بود…..من در تاریکی مطلق بسر می بردم و در این سه روز نه آبی بود و نه خوراکی ..ً[1]

هیجده سال بعد در بیست وششم آوریل 1966 ( 4 اردیبهشت 1345)  زلزله ای به شدت 5.1  ریشتر تاشکند ،پایتخت ازبکستان را به مدت  52 ثانیه لرزانید و حدود 10.000 نفر قربانی گرفت. این بار نیز اکثر  قربانیان ساکنین خانه های زمان تزار  و شوروی بودند و منازل و ابنیه  قدیمی به نسبت از این بلیه مصون ماندند. حکومت تزارها در سال 1885تاشکند را فتح کرده و مانند دیگر شهرهای تسخیر شده آسیای مرکزی شهر جدیدی که ایستگاه راه آهن تازه بنیاد نیز در آن قرار داشت در کنار شهر قدیم بخصوص جهت اقامت اروپائیان بنا کرده بود . با وجودیکه زلزله عشق آباد دهشت انگیز تر از زلزه تاشکند بود ولی  از دومی بیشتر یاد میشود، چه این بخاطرهمت بی نظیر در باز سازی شهر ، تغییرات پیرامونی اجتماعی و تبلیغات وسیع،   نقطه عطفی در  همکاری جمهوریهای شوروی گردید.

یک روز پس از وقوع زلزله هیئتی  برای برنامه ریزی باز سازی تاشکند به این شهر آمد. خرابی وسیع شهر موقعیتی یگانه برای شهر سازان بود که تصورات خود از یک شهر مدرن  شوروی را در آنجا پیاده کنند و هیئت مسئول نیز تا بدانجا پیش رفت که ابنیه تاریخی و منازل قدیمی  را که احتمال فقط دیوارشان ترک خورده بود غیر قابل ترمیم اعلام کند  و بدین ترتیب اکثر بناهای تاریخی تاشکند طعمه بولدوزرها شدند ولی منطقه ای به وسعت سه میلیون متر مربع در اختیار شهر سازانی  قرار گرفت که از تمام جمهوریهای شوروی با وسائل و امکانات خویش  آماده  باز سازی بوده و اکثرا ساختمان یک منطقه را بعهده گرفته بودند(مثلا منطقه اوکرایینیها). از شهر قدیم منطقه ای در شمال غربی تاشکند، نزدیک بازار بزگ (چهارسو) بجای گذارده شد. شوروی در آن سالها از اعتماد به نفس زیادی برخوردار بود. آنها  در سال 1957 اولین قمر مصنوعی  را بگرد زمین فرستاده و تنها دو ماه پیش از زلزله تاشکند سفینه فضائی آنها(لونا 9) به نرمی روی ماه نشسته و تفوق فضانوردی شوروی نسبت به امریکا را به اثبات رسانیده بود.  زمین (تقریبا) خالی تاشکند موقعیتی بود که  اتحاد شوروی در چهار چوب ً دوستی خلقهای شوروی ً توانائی دیگری از خود را نیز جلوه گر کند.

خیابانهای جدید بسیار عریض در نظر گرفته شدند، بطوریکه امروز هم این شهر سه میلیونی انبوه ترافیک اتومبیل را بصورت شهرهای هم سطحش نمی شناسد. ایجاد پارک، فضای سبز بین ساختمانها  و فوارهای فراوان به برکت آب فراوان از کوه های نه چندان دور تیان شان این شهر را به یکی از سبزترین شهرهای جهان تبدیل کرده . درختکاری متراکم در کنار پیاده رو ها حتی امروزه منتقدین را بر این ادعا واداشته که انبوه درختان و خیابانهای عریض تاشکند گاهی این شهر را خالی از سکنه جلوه گر میکنند.

پیش از این خانه های مسکونی در شوروی  بصورت مکعب مستطیل، معمولا در چهار یا پنج  طبقه و با نمای ساده ایجاد میشدند که  به خانه های خروشچفی    Chrushtshowaka معروف بودند، ولی اکنون  میدان به  معماران هنرمند و شهرسازان  با سلیقه سپرده شده بود.  البته در این راستا طرح آپارتمانها   که اکثرا مساحتی بین 35 تا 70 متر مربع را داشتند نمیتوانست زیاد متفاوت باشد، این حقیقت و استفاده از قطعات پیش ساخته و استاندارد  شده امر نظارت بر سازش را نیز  آسان میکرد.  برای اکثر آپارتمانها بالکن در نظر گرفته شده بود  ونمای اصلی ساختمانها که چهره شهر را تشکیل میدادند  با قطعات بتونی و یا فلزی رنگی که اکثرا به فرمهای آشنای  هندسی ابنیه قدیمی(مساجد،مدارس) و یا گلها(مثل لاله) بودند مزین شدند. دیوارهای جنبی نیز اکثرا به نقاشی های بزرگ  که معمولا از کاشیهای ریز تشکیل شده اند آراسته  گردیده و باین ترتیب اهالی  شهر  در زیستگاه جدید خود نشانه هائی از گذشته را نیز  میدیدند، بعبارت دیگر تاشکند از لحاظ ظاهر شهری شد اروپائی با رنگ و بوی شرقی. دوسال بعد   حدود %70پروژه به همت  دست اندرکاران شهرسازی  بپایان رسید و حال اهالی تاشکند باید در مدتی کوتاه زندگی و عادات خود را با داده های جدید وفق دهند . اکنون  دیگر حیاط منزل و رفت و آمد در  محله و گفتگوهای شبانه در کوچه وجود نداشت و خانواده ها باید در محیطی کوچک و بسته بسر برند و برای تفریح  راهی سینماها و تئاترهای نوساخته  گردند. پنجره های سنتی رو به حیاط تبدیل به پنجره های رو به خیابان گشتند. مبلمان خانه هایی  با ابعاد یاد شده نیز بطوری سری  و هم شکل تولید میشد و معمولایکی از اعضاء خانواده باید از کاناپه بجای تختخواب نیز   استفاده میکرد. نوع دیگر تزئین نمای خارجی در سالهای بعدی که برای ساختمانهای عظیم دولتی بکار رفت پنجره کاذب است که نقش نور شکن را نیز ایفا میکند. در این مورد دیواربتونی مشبکی با فرمهای منظم هندسی در فاصله ای کمتر از نیم متر جلوی نمای اصلی ایجاد میگردد. نمونه کلاسیک پنجره کاذب  که در نوشته های تخصصی بدان اشاره میشود« هتل ازبکستان»  در کنار میدان امیرتیمور و مرکز تاشکند است که ساختمان آن صورت کتابی باز شده میباشد. ساخت متروی تاشکند با ایستگاههای زیبا نیز در آن زمان شروع ودر سال1977 پایان یافت[2].

امروز در هر گوشه تاشکند  علاوه بر اثار فرسایش  پنجاه ساله، کمتر ساختمان مسکونی دیده میشود که  بعضی از ساکنین آن  برای استفاده شخصی   خدشه ای به زیبائی نما نزده باشند: بالکنهائی که با چینه بندی ناشیانه تبدیل به انبار  گردیده و پنجره هائی که بخاطر مقابله با سرما با خشت مسدود شده اند.

تغییر   کلان  معماری پس از استقلال (1991) در ساختمانهای عظیم دولتی تاشکند قابل رویت است که نمای بیرونیشان از  سنگ وفلزو شیشه تشکیل شده ولی گنبد های مینائی آنها   با پره های متعدد مورب (گنبد شیاردار)[3] که آفتاب در تمام روز بازی سایه- روشن را  بر روی آنها اجرا میکند یاد آوری میکنند که بیننده در قلب آسیای مرکزی ایستاده است.

شاید شایسته باشد که مسافر ازبکستان پس ازدیدار  از شهرهائی چون سمرقند وبخا را و خیوه که در هر گوشه اشان نشانی از فرهنگ مشترک ایرانی است چند روزی در تاشکند توقف نموده ،ضمن بازدید از  موزهای متعدد  تاشکند توجه اش را به معماری این شهر معطوف سازد.

 

[1] ر.ک. به کتاب  ًدر مادگان کسی پیر نمی شود ً نشر ثالث،تهران 1383. آقای صفوی سالها در اردوگاه کار اجباری سیبری زیسته، پس از فوت استالین  در رشته پزشگی تحصیل کرده واز پزشکان سرشناس تاجیکستان شد. وی در سن 87 سالگی در کانادا فوت کرد.

[2]عکسبرداری از این ایستگاهها ممنوع میباشد. در این مورد مانند  موارد مشابه برخورد با پلیس همیشه حاضر و نه چندان خوش اخلاق آن دیار ناراحت کننده است.

[3] یکی از زیباترین گنبدهای شیار دار بر بالای مقبره تیمور لنگ در سمرقندمی باشد. معمار این ساختمان همچنانکه بر روی سر در ورودی مقبره نیز  نوشته شده،استاد محمد اصفهانی است.

………………………

عکس ها از: مسعود حسینی پور

ساختمان های مسکونی در تاشکند: بالکن وسیع اشتراکی



ساختمان تجاری در تاشکند: رو نمای مشبک (نورشکن)

گوشه ای از رونمای مشبک (نورشکن)

نمایشگاه هنر در تاشکند: رونمای مشبک

موزه امیر تیمور در تاشکند: بازی نور بر روی گنبد در روز